نگاهی گذرا به سلسله خوارزمشاهیان

پیچک

تاريخ : سه شنبه 10 تير 1393برچسب:, | 10:35 | نویسنده : farid

پرونده:Khwarezmian Empire 1190 1220.png

 
 
چگونگی به قدرت رسیدن خوارزمشاهیان
  خوارزمشاهیان در منطقه خوارزم به مركزیت گرگانج ساكن بودند كه در دورۀ سلجوقیان به مرور از دست­نشاندگی خارج شدند و علاوه بر خوارزم بر ماوراء النهر و ایران هم دست یافتند. خوارزمشاهیان فرزندان غلامی به نام انوشتكین غرچه هستند كه غلام بلكاتكین از غلامان ملك­شاه سلجوقی بود. انوشتكین منصب طشت‌داری داشت، ولی بر اثر درایت و كفایت ملك­شاه، شحنگی ولایت خوارزم را به او داد و بعد از او پسرش قطب‌الدین محمد به جای او منصوب شد كه نطقه آغازین سلسله خوارزمشاهیان بود.
 
قطب‌الدین محمد انوشتكین (490 تا 522 ه‍.ق)
  قطب‌الدین محمد در دورۀ بركیارق از طرف حاكم خراسان التونتاش در سال 490 به خوارزم فرستاده شد و لقب خوارزمشاه یافت و جانشین بركیارق، سلطان سنجر هم او را تثبیت كرد. او در مدت سی‌سال حکومت در خوارزم، تابع سلجوقیان بود.
 
اَتْسِزبن قطب‌الدین محمد (522 تا 551 ه‍.ق)
اتسز پس از مرگ پدر به امارت نشست و تا سال 530 مطیع سنجر سلجوقی بود و بعضی ممالك تركستان و دشت قپچاق را تصرف كرد و به واسطۀ خدماتش به سلجوقیان ارتقاء درجه یافت و مورد حسد امرا و اركان دولت واقع شد. چون متوجه این امر شد، در حملۀ سنجر به غزنین برای دوری از كید آنها و خوف از سلطان اجازه رفتن به خوارزم گرفت و چون به آن‌جا رسید سركشی و تمرد نمود و چندین بار با سنجر درگیر شد، ولی در همه جا شكست خورد و در زمان اسیری سنجر توسط غزها قصد حمله به خراسان داشت كه در گذشت.
 
ایل ارسلان بن اتسز (551 تا 567 ه‍.ق)
  او از طرف پدر حاكم جَنْد بود. بعد از فوت پدر به خوارزم آمد. وی به ماوراء النهر لشكر كشید و سمرقند و بخارا را گرفت اما در سال 567 از گورخان قراختایی شكست خورد و در همین سال درگذشت.
 
سلطان شاه­بن ایل ارسلان(567 تا 568 ه‍.ق)
  وی ولیعهد پدر بود اما برادر بزرگ‌تر او تكش كه حاكم جند بود به كمك قراختائیان در برابر پرداخت خراج سالیانه، سلطان‌شاه و مادرش تركان خاتون را از خوارزم بیرون كرد و به تخت سلطنت نشست و آن دو به مؤید آی‌آبه حاكم نیشابور پناه بردند و عزم نبرد با تكش كردند. اما مؤید آی‌آبه و تركان خاتون كشته شدند و سلیمان شاه به نیشابور و سپس غور گریخت و تا 589 كه در گذشت با تكش درگیر بود.
 
علاء‌الدین تكش بن ایل ارسلان (568 تا 598)
  تكش بعد از مرگ سلیمان‌شاه مستقل شد و خراسان را از سلجوقیان گرفت. در سال 590 عازم عراق شد و طغرل سوم سلجوقی را به خاطر پیمان‌شكنی كشت و سپس همدان و ری را  تسخیر كرد.
  وی در لشكركشی به قلاع اسماعیلیه بعد از فتح قلعۀ ارسلان كشای و محاصرۀ قلعه ترشیز درگذشت.
 
قطب‌الدین محمدبن علاءالدین تكش (569 تا 618 ه‍.ق)
  به وصیت پدر جانشین او شد و دولت او به اعلی درجه رسید. وی غوریان را در 612 شكست داد و ماوراء‌النهر را تصرف كرد. عازم فتح كرمان و مازندران شد و در سال 607 قراختائیان را شكست داد و اسكندر ثانی لقب یافت. از اقدامات مهم او قصد براندازی خلافت عباسی بود كه به دلیل اقدامات ناصرلدین الله عباسی كه نام او را در خطبه وارد نكرد و عَلَم جلال‌الدین حسن نو مسلمان را بر علم او در سفر حج مقدم كرد، بهانۀ جمله به بغداد پیدا شد و از ائمه ممالك بر عزل خلیفه عباسی فتوی گرفت و با سید‌علاءالدین ترمذی كه از سادات حسینی بود، برای خلافت بیعت كرد و در سال 614 عازم بغداد شد كه در اسدآباد همدان دچار برف و سرمای شدیدی شد و با تلفات بسیار برگشت.
 
جلال‌الدین منكبرنی (618 تا 628 ه‍.ق)
  پس از مرگ پدر به خوارزم آمد، ولی با مخالفت برادرش اوزلاغ شاه روبرو شد و به خراسان و سپس غزنین گریخت. سپاهیان پراكنده به او پیوسته چند مرحله با مغول‌ها جنگید و در نبرد پروان بر آن‌ها غالب شد و پس از نبرد غزنین به سمت هند گریخت. پس از مدت كوتاهی دوباره به ایران برگشت و به قصد كمك از خلیفه عباسی برای دفع مغولان كافر عازم بغداد شد كه علاوه بر امتناع، ناصر قُشْتُمور را به جنگ او فرستاد. او از آن‌جا به تبریز رفت و بر تخت سلطنت جلوس كرد. در سال 428 در راه گریز از مغولان به دیاربكر رفت و در اطراف شهر میافارقین توسط كردها كشته شد و سلسله خوارزم‌شاهیان پایان پذیرفت.
 

اتسز در اصل نخستين پادشاه سلسله خوارزمشاهيان است كه عَلَم استقلال برافراشت و حوزه اقتدار خود را به حدود جند و شط سيحون رسانيد .

خوارزمشاهيان در ايران از 521 هـ.ق تا 628 هـ.ق سلطنت كردند . ملكشاه يكي از غلامان ترك خود ، بنام انوشتكين غرجه را به حكومت خوارزم گماشت و او خوارزمشاه لقب يافت .

سنجر در سال 490 هـ.ق پسر انوشتكين راكه قطب الدين محمد نام داشت به حكومت خراسان منصوب كرد . سنجر با اطميناني كه بدو داشت پس از مرگش پسر وي اتسز را به جاي پدر برگزيد و حكومت خراسان را به او داد .

اتسز ، تكش و ري و اصفهان را بر ممالك خوارزمشاهيان افزود و علاءالدين محمد قسمت عمده ايران و ممالك قراختائيان و غزنين را به تصرف درآورد ولي مغلوب چنگيز گرديد .

پسرش جلال الدين مدتي با لشكريان مغول در زد و خورد بود و با مرگ وي سلسله خوارزمشاهيان منقرض شد . پادشاهان اين سلسله عبارتند از : اتسز – ايل ارسلان – سلطانشاه محمود – تكش – علاءالدين محمد – جلال الدين منكبرني .

از شاعران دوره خوارزمشاهي اديب صابر و رشيد و طواط ، از نويسندگان و طواط ، بهاءالدين محمد نويسنده منشآت ‹‹ التوسل الي الترسل ›› ، از عارفان نجم الدين كبري ، مجد الدين بغدادي و بهاءالدين محمد ( ولد ) ، از حكيمان فخرالدين رازي و از پزشكان اسماعيل جرجاني مولف ‹‹ ذخيره خوارزمشاهي ›› را بايد نام برد . هنر اين عهد معاصر و دنباله هنر سلجوقي است .

از جمله كساني كه در مقابل حمله مغولان ايستادگي كرد سلطان جلال الدين خوارزمشاه پسر سلطان محمد بود . او در چندين جنگ مغولان را شكست داد اما سرانجام از چنگيز خان شكست خورد و به هندوستان فرار كرد . چندي بعد چنگيزخان به مغولستان بازگشت و در آنجا مُرد . جلال الدين با استفاده از اين فرصت به ايران آمد و با سپاهيان مغول به جنگ پرداخت اما سرانجام به دست فردي ناشناس كشته شد . با مرگ او عمر سلسله خوارزمشاهيان به پايان رسيد .

سلطان محمد خوارزمشاه

‹‹ تكش ›› پدر محمد در سال 596 هـ.ق از دنيا رفت و پسرش كه در خراسان سرگرم جنگ با اسماعيليه بود ، جانشينش شد . در اين هنگام برادر زاده محمد كه نامش هندوخان بود به كمك غوريان ، خراسان را مورد تاخت و تاز قرار داد .اما از وي شكست سختي خورد . اين نبرد باعث انقراض سلسله غوريان شد و نواحي متصرفه ايشان بدست سلطان محمد افتاد . پس از آن وي هرات و مازندران و غزنين را نيز فتح كرد . سپس عازم بغداد شد تا كار خليفه بغداد را يكسره كند اما وي كه مردي زيرك و حيله گر بود مغولان را به حمله به ايران تحريك كرد . سلطان محمد وقتي كه خبر حمله مغولان را شنيد به خراسان بازگشت . سلطان محمد اين بار به جنگ با تركان قراختايي پرداخت و با شكست آنان بخارا را تصرف كرد و سلسله قراختائيان را نيز از بين برد . اين پيروزي باعث شهرت سلطان محمد شد .

سرانجام هنگام آن رسيد كه سلطان محمد رو در روي سپاه مغول قرار بگيرد . فرماندهي سپاه مغول را در اين جنگ جويي به عهده داشت . سلطان محمد در اين نبرد پيروز شد اما براي اولين بار به قدرت مغولان پي برد و اين حس باعث شكست هاي بعدي او شد . پس از اين نبرد حمله هاي پي در پي مغولان به ايران آغاز شد . اما اين بار خبري از پيروزي سلطان محمد نبود . وي شكستهاي متعددي را از مغولان متحمل شد .بالاخره وقتي كه سلطان محمد ديد ياراي مقاومت در برابر سپاهيان چنگيز را ندارد به درياي خزر گريخت . او ناچار شد به محل تبعيد  جذاميان كه جزيره آبسكون بود پناهنده شد .

سرانجام در سال 618 هـ.ق از غصه بيمار شد و از دنيا رفت . او مدت 22 سال پادشاهي كرد كه سالهاي آخر آن را با ناكامي و شكست هاي پي در پي سپري كرد .

سلطان جلال الدين منكبرني

جلال الدين آخرين پادشاه خوارزمشاهي بود . پدرش سلطان محمد وي را در جزيره آبسكون به وليعهدي و جانشيني خود انتخاب كرد . جلال الدين يازده سال حكومت كرد كه تمام آن به جنگ و جدال و كشمكشهاي بيهوده گذشت او به دليل ناداني و جهالت خود بر كشمكشها دامن مي زد .

اگرچه جلال الدين بي باك و دلير بود اما از سياست چيزي نمي دانست ، او آنقدر بيرحم بود كه مردم مغولان را به او ترجيح مي دادند . بدترين صفات او بي بند وباري وي بود .

وقتي كه جلال الدين به حكومت رسيد تصميم گرفت تا با جمع آوري سپاهيان پراكنده خوارزمشاهي در مقابل مغولان بايستد و آنها را از خاك ايران بيرون كند . اگرچه در ابتدا با او مخالف بودند ولي او كار خود را كرد و غزنين و قندهار را فتح كرد . ولي نتوانست از پيروزي خود بهره برداري كند . مغولان او را تا رود سند تعقيب كردند ولي او با شجاعت به رودخانه زد و از آن عبور كرد .

از آنجا به هندوستان رفت و به مدت يكسال آنجا ماند . او هنگام بازگشت به ايران در مناطقي كه هنوز تحت تصرف مغولان در نيامده بود ، دست به جمع آوري سپاه زد اما چون سبكسر و شهوت پرست و خونخوار بود كسي به او اعتنا نمي كرد لذا جلال الدين مجبور بود از شهري به شهر ديگر بگريزد .

وي سرانجام به تبريز حمله كرد و اتابكان آن ديار را كه مي توانستند متحد خوبي برايش باشند ، كشت . عاقبت پس از شكستهاي پي در پي و فرار دائم در مقابل سپاهيان مغول ، اَجل جلال الدين فرا رسيد . او در ميافارقين كه ناحيه اي در كردستان بود بدست شخصي كه برادرش را جلال الدين كشته بود ، بقتل رسيد . بدين ترتيب جلال الدين پس از يازده سال سلطنت در سال 628 هـ.ق از دنيا رفت . با نابودي جلال الدين سلسله خوارزمشاهيان نيز منقرض شد و مغولان سراسر ايران را فتح كردند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: